گاهی جمع کردنش سخته و روزی صد بار میگی کاش بردارمش و باز با خودت میگی نه! و گاهی چقدر
خوبه وقتی که تو خیابون راه میری یا وقتی تو اتوبوس نشستی، مردا بهت زل میزنن و خیره شدن ، اون موقع
موذب میشی و نمیتونی از نگاه حریصشون خلاص شی و اخم هم فایده نداره، یهو یادت میوفته چادر سرته
و چادر رو میکشی تا همه جات محفوظ باشه از نگاه این ادم های مریض!!چقدر لذت بخشه اون لحظه!
یه ارامش یهو تموم بدنتو میگیره و یه نفس عمیق از ته دل..
گاهی هم یادت میندازه که گناه نکنی..یا حداقل یادت باشه کم گناه کنی و کم کم دیگه گناه نکنی!
ما همه گناه میکنیم ..چه کوچیک چه بزرگ..اما امیدوارم از این به بعد بهتر بشیم..بهتر بشم!!!
یاعلی..
به نقل از : دختر اناری