می خواهم از همین ابتدا راحت بنویسم و حرف آخر را اول بزنم ...
یاد صحبت شیخ رجبعلی خیاط (ره) افتادم که می گفت : حافظ از جنبه معنوی واقعا فرو گذار و کوتاهی نکرده وانچه لازمه ی بیان حقایق معنوی و ذوقیات عرفانی بوده در شعر او هست . حافظ از اولیای خداست و جایگاه او در برزخ رفیع است.
یاد حرف رهبرمان افتادم :"حافظ در تصویر سازی بی نظیر و بسیار برجسته بود. وقتی شاعر می گوید
دوش دیدم که ملائک ، در ِ میخانه زدند
گِل ِ آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
ساکنان ِ حرم ِ ستر و عفاف ِملکوت
با من ِ راه نشین ، باد? مستانه زدند
یک ترسیم ِ بسیار روشن از آن چیزی است که در یک مکاشفه یا در یک الهام ِ ذهنی یا در یک بینش ِ عرفانی به شاعر دست داده است و احساس می کند که این را به بهترین زبان ذکر می کند و اگر ما قبول کنیم - که قبول هم داریم - که این پیام ِ عرفانی است و بیان ِ معرفتی از معارف عرفانی ، شاید حقیقتآ آن را به بهتر از این زبان ، به هیچ زبانی نشود بیان کرد".
علامه طباطبایی هم در تمجید و منزلت حضرت حافظ فرمودند : گفتار خواجه بر طبق حال است ای کاش کسی میتوانست غزلیات او را بر طبق حالات سلوکی تنظیم کند
چه کسی میتواند غزلیات حافظ را شرح کند؟ یا بعبارتی تنها کسی میتواند شعر حافظ را بفهمد که خود به درجات حافظ رسیده باشد
هیچگاه علامه طباطبایی کسی را در کمال شعر و عرفان هم ردیف حافظ نمیدانست.
اما دلم سوخت آن یک بار آخری که به آرامگاهش رفتم ! گفتم آیا این جماعت نمی دانند که چرا خواجه , لقب حافظ را به خود گرفت ؟ آیا نمی دانند او فقط یک شاعر نبود؟ آیا نمی دانند که اشعارش را با علم الهی می نوشت ؟ آیا نمی دانند که او اولیای خدا بود ؟
تاسف خوردم و از درون مطمئن بودم که حضرت حافظ به دیدار این جماعت راضی نیست ... !
چرا ما اینقدر از شاعر بودن حافظ دم زده ایم که حال اگر از یک خردسال هم بپرسید حافظ که بود می گوید یک شاعر بود !
به نظر من او اگر اولیای خدا نبود هیچ وقت شعر هم نمی گفت ...
من توقعی از آنان که با دیدنشان بر آرامگاه شیخ تاسف خوردم ندارم ... یک جای کار می لنگد !
یا ما معنی احترام را نمی دانیم , یا شناخت از بزرگانمان نداریم و یا اصلاً خدا را باور نداریم !
توقعی ندارم از این جماعت چون برایشان هنوز جا نیفتاده است که حافظ قبل از اینکه شاعر باشد اولیای خداست ...
اگر دست من بود تمام اشعاری که از شیخ بزرگوارمان بر در و دیوار آرامگاهش هست را پاک می کردم , بر سر در ورودی می نوشتم آرامگاه لسان الغیب , بزرگزاده ی عرفان , حضرت حافظ شیرازی . با احترام وارد شوید !
آن روز واقعاً تاسف خوردم ! شیخ رجبعلی خیاط از اولیای خدا بود ؛ او وقتی اشعار حافظ را می خواند اشک می ریخت ... چون از دید الهی بودن اشعارش می خواند و می دانست که حافظ هم مثل خودش از اولیای خدا بود .
ما صرفاً می دانیم حافظ شاعری معروف است و برای خوشگذرانی هم که شده می خواهیم یک بار آنجا باشیم و یا چون جمعه ها رایگان است آنجا بهترین جا برای تعطیلیمان است ....
این جماعتی که با دیدنشان تاسف خوردم نمی دانند که حافظ به آنان اذن دخول هم نداده است بی اجازه وارد شده اند با ظاهری کاملاً زننده !
به قبرش می چسبند و عکس می گیرند و آنجا اوج بی حجابی است !
مگر ملاک شما فقط دیوانش نیست؟ ... بروید و بگردید تا ببینید حتی حافظ یک جا هم از بی حجابی نگفته است ...
آیا حرف من خریدار دارد ؟! دوست دارم فریاد بزنم و بگویم : حافظ به شما اذن دخول نداده است ! برگردید !
اینقدر از شاعر بودنش گفته اند و از سلوکش نگفته اند که این جماعت باور ندارند که بی حجاب رفتن به آرامگاهش قدغن است ...
حرف آخر : ای تویی که بر سر آرامگاهش اینگونه می روی , خواجه , حافظ کل قران به چهارده روایت بود که توسط قوام الدین لقب حافظ را گرفت ... آیا یک بار قرآن را خوانده ای ؟!
فقط همین !
موج ما : به دلیل اینکه عکس ها مخرب و خود مبلغ بی حجابی بود آنها را در سایت قرار ندادیم و فقط به همین چند عکس اکتفا کردیم .
***********
منبع : پایگاه تحلیلی خبری موج ما
دانلود سخنان دکتر رائفی پور در رابطه با بی حجابی و آثار آن
دانلود
منبع : پایگاه خبری حجاب
که انصافا از مسئولان رستوران باید تقدیر و تشکر کرد.
قابل توجه برخی مسئولین ادارات!!!!
به نقل از وبلاگ : فرهنگ پرواز
برچسبها: امر به معروف, حجاب, چادر اسلامی, با حجاب
خواهرم ،
اگه به این روز اعتقاد نداری ،
گِله ای نیست.
همینطوری بگرد !!
منبع : گروه سایبری مهندس میرزایی
روزی جابر بن عبداللّه انصاری خدمت امام علی علیه السلام بود و آه عمیقی کشید.
امام فرمود: گوئی برای دنیا، اینگونه نفس عمیق و آه طولانی کشیدی ؟
جابر عرض کرد: آری بیاد روزگار و دنیا افتادم و از ته قلبم آه کشیدم .
امام فرمود: ای جابر، تمام لذتها و عیشها و خوشیهای دنیا در هفت چیز است؛
خوردنیها و آشامیدنیها و شنیدنیها و آمیزش جنسی و سواری و لباس
1 - اما لذیذترین خوردنی عسل است که آب دهان حشره ای به نام زنبور است .
2 - گواراترین نوشیدنیها آب است که در همه جا فراوان است .
3 - بهترین شنیدنیها غناء و ترنم است که آن هم گناه است .
4 - لذیذترین بوئیدنیها بوی مشک است که آن خون خشک و خورده شده از ناف یک حیوان (آهو) تولید می شود.
5 - عالیترین آمیزش ، با همسران است و آن هم نزدیک شدن دو محل ادرار است .
6 - بهترین مرکب سواری اسب است که آن هم (گاهی ) کشنده است .
7 - بهترین لباس ابریشم است که از کرم ابریشم به دست می آید.
دنیائی که لذیذترین متاعش این طور باشد انسان خردمند برای آن آه عمیق نمی کشد.
جابر گوید: سوگند به خدا بعد از این موعظه دنیا در قلبم راه نیافت.
بحارالانوار جلد 17
*********************
********************
ترجمه :مسلمان، متهم است .. زنده یا مرده, احتیاط کنید بسیار خطرناک است.
گاهی جمع کردنش سخته و روزی صد بار میگی کاش بردارمش و باز با خودت میگی نه! و گاهی چقدر
خوبه وقتی که تو خیابون راه میری یا وقتی تو اتوبوس نشستی، مردا بهت زل میزنن و خیره شدن ، اون موقع
موذب میشی و نمیتونی از نگاه حریصشون خلاص شی و اخم هم فایده نداره، یهو یادت میوفته چادر سرته
و چادر رو میکشی تا همه جات محفوظ باشه از نگاه این ادم های مریض!!چقدر لذت بخشه اون لحظه!
یه ارامش یهو تموم بدنتو میگیره و یه نفس عمیق از ته دل..
گاهی هم یادت میندازه که گناه نکنی..یا حداقل یادت باشه کم گناه کنی و کم کم دیگه گناه نکنی!
ما همه گناه میکنیم ..چه کوچیک چه بزرگ..اما امیدوارم از این به بعد بهتر بشیم..بهتر بشم!!!
یاعلی..
به نقل از : دختر اناری
مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن ،
زمان تشیع و تدفینم گریه نکن ،
زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن ،
فقط زمانی
گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند و زنان ما عفت را . وقتی جامعه
ما را بی غیرتی و بی حجابی گرفت مادرم گریه کن که اسلام در خطر است .
شهید سعید زقاقی
پ ن : فکر کنم الان وقت گریه کردن فرا رسیده . . .
حجاب و شخصیَت زن
فرض کن یک ماشین مدل بالاازکنارمردم ردشود،مردم باچشمانی خیره به آن نگاه میکنند اگر از آنها بپرسی راننده ماشین چه قیافه ایی داشت؟
اصلاراننده رادیده اند؟ خیر. مجذابیت ماشین مانع دیدن راننده شده.
درنظام خلقت هرموجودی همراه بایک سری ویژگیها و خصوصیات خلق میشود،
زن بعنوان یک مخلوق ویژگیهای خاصَی داردکه باعث تفکیک و تمایزش ازموجود دیگری به نام مرداست.
یکی ازاین ویژگیهاجذَابیت های جنس زن است. جسم زن همواره برای مرد جذَابیت داشته و مرد همیشه دنبال تصاحب آن بوده .
امَازن تنهاجذابیت وزیبایی جنس نیست بلکه یک شخصَیت و هویَت انسانی است.
اگرزنی
با ظاهرکردن جذابیتهای جنسی اش به مردان بفهمانندکه او را با جذابیتهای
ظاهری اش ببینند و بشناسند ، آیا دیگر شخصیت وهوَیت انسانی اش دیده میشود؟
به نقل از : آمده ایم تاانسان باشیم
دانلود سخنان مقام معظم رهبری در مورد
تمدن غربی و نقش آن در بی دفاع کردن زن
و فراهم کردن زمینه تجاوز به حقوق او
فرمت : flv حجم : 3.1 Mb
منبع: حجاب برتر
گاهی چادرم خاکی می شود
چادر مشکی ام از در و دیوار شهر خاکی می شود
از نگاه های طعنه آمیز خاکی می شود
از حرف های سیاه خاکی می شود
...
گاهی چادرم را خودم خاکی می کنم!
...
چادرم را می شویم تا غبار شهر را از رویش پاک کنم
تا سنگینی نگاه ها را پاک کنم