زینت زن=حفظ حجاب

زینت زن = حفظ حجاب

زینت زن=حفظ حجاب

زینت زن = حفظ حجاب

ارزش زن در غرب


دنیای استکباریِ سرشار از جاهلیّت، در اشتباه است که خیال می‌کند ارزش و اعتبار زن به این است که خود را در چشم مردان آرایش کند تا چشمهای هرزه به او نگاه کنند و از او تمتّع گیرند و او را تحسین نمایند.


رهبر انقلاب؛ ۷۱/۹/۲۵

گرامیداشت یوم‌الله 9 دی - 1395






مراسم گرامیداشت یوم‌الله 9 دی صبح پنج شنبه نهم دی 1395 با حضور حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی تولیت آستان رضوی در مصلی امام خمینی (ره) تهران برگزار شد. حجت‌الاسلام رئیسی گفت: مردم در روز ۹ دی با خشمگینی از دشمنان و فتنه‌گران در صحنه حضور یافتند.

محمد و فاطمه فرزندان شهید محسن فانوسی


******

 

محمد و فاطمه فرزندان شهید محسن فانوسی
پنجمین شهید مدافع حرم استان همدان

من خانواده ام را دوست دارم

 
همایش روز ملی حجاب و عفاف عصر دوشنبه ۲۱ تیر در میدان آزادی تهران برگزار شد.به منظور پاسداشت اندیشه و گرامیداشت شهدای فاجعه مسجد گوهرشاد و سایر شهدای مسیر عفاف و پاکدامنی از ۱۹ تا ۲۵ تیر به نام " هفته عفاف و حجاب " نامگذاری شده و برنامه های متنوع فرهنگی در این هفته برگزار می شود.
 


 *** من خانواده ام را دوست دارم ***



 *** من خانواده ام را دوست دارم ***



 *** من خانواده ام را دوست دارم ***



 *** من خانواده ام را دوست دارم ***


 

  *** من خانواده ام را دوست دارم ***

 


 *** من خانواده ام را دوست دارم *** 


 

صرفه جویی در مصرف آب



صرفه جویی در مصرف آب و انرژی را به یک گفتمان در خانواده و اجتماع تبدیل کنیم



ویزیت رایگان اهالی روستاهای بابل توسط پزشکان بسیجی - 1395


 

 

 

 

 

 

 

  

برنامه سی شب سی مسجد برای ویزیت رایگان بیماران و محرومان روستاه‌های شهرستان بابل اجراء می شود این برنامه با همت دانشگاه علوم پزشکی بابل شروع شده و هرشب پرستاران و پزشکان بیمارستان روحانی و شهید یحیی نژاد بابل و بسیج جامعه بزشکی بابل به دیدار خانواده های محروم می روند و به امور درمانی آنها رسیدگی می کنند.
 

حکم امام علی (ع) در قبال دختر بی گناه!

دختری بی گناه را به نزد عمر آوردند و به زنای او گواهی دادند

و اینک سرگذشت دختر بی گناه :

در کودکی پدر و مادر را از دست داده بود ، مردی از او سرپرستی می کرد، آن مرد مکرر به سفر می رفت، دخترک بزرگ شده و به مرتبه زناشوئی رسید.
همسر آن مرد می ترسید شوهرش دختر را به عقد خود درآورد؛ از این جهت حیله ای کرد و عده ای از زنان همسایه را به منزل خود فراخواند تا دست و پای دختر را بگیرند و زن با انگشت، بکارت دختر را برداشت.

شوهرش از سفر بازگشت .

زن به او گفت: دخترک مرتکب فحشاء شده، و زنان همسایه را که در ماجرایش شرکت داشتند جهت گواهی حاضر ساخت.

مرد قصه را نزد عمر برد و مطرح نمود ، عمر حکم نکرد و گفت:

برخیزید نزد علی بن ابیطالب برویم. آنان برخاسته و همه با هم به محضر امیرالمومنین علیه السلام شرفیاب شدند و داستان را برای آن حضرت بیان داشتند.

امیرالمومنین علیه السلام به آن زن رو کرد و فرمود:

آیا بر ادعایت گواه داری؟ گفت: آری، بعضی از زنان همسایه شاهد من هستند، و آنان را حاضر ساخت.

 
آنگاه حضرت شمشیر را از غلاف بیرون کشید و در جلو خود قرار داد و فرمود: "تمام زنها را در حجره هایی جداگانه داخل کنند ، و آنگاه زن آن مرد را فراخوانده و بازجوئی کاملی از او به عمل آورد ولی او همچنان بر ادعای خود ثابت بود

پس او را به اتاق سابقش برگرداند و یکی از گواهان را احضار کرد و خود، روی دو زانو نشست و به زن شهادت دهنده فرمود:

مرا می شناسی؟

من علی بن ابیطالب هستم و این شمشیر را می بینی شمشیر من است و زن آن مرد، بازگشت به حق نمود

و او را امان دادم، اکنون اگر راستش را نگویی تو را خواهم کشت!

[[  از این جمله بر مى آید که مستکشف حق مانند مصلح، دروغگو محسوب نمى شود و شاید هم منظور از بازگشت به حق این است که آن زن به جاى اولش که توقفش در آنجا حق بوده بازگشته و مقصود از امان ، امان از ستم بر او است که به نحو توریه فرموده است.]]

زن بر خود لرزید و به عمر گفت: ای خلیفه! مرا امان ده، الان حقیقت حال را می گویم.

 

امیرالمومنین علیه السلام به زن فرمود: پس بگو.

زن گفت: به خدا سوگند حقیقت ماجرا از این قرار است: { چون زن آن مرد، زیبایی و جمالِ دختر را دید، ترسید شوهرش با او ازدواج نماید ، از این جهت ما را به منزل خود فراخواند و مقداری شراب به دختر خورانید و ما او را گرفتیم و خود با انگشت بکارت دختر بی گناه را برداشت. }

در این موقع امیرالمومنین علیه السلام فرمود:

الله اکبر! من اولین کسی بودم پس از حضرت دانیال که بین شهود تفرقه انداخته از این راه حقیقت را کشف کردم.

و سپس بر تمام زنانی که تهمت به ناحق زده بودند حد افتراء جاری کرد، و زن را وادار نمود تا دیه بکارت دختر { چهارصد درهم } را به او بپردازد و دستور داد آن مرد، زن جنایتکار خود را طلاق داده و همان دختر را به همسری بگیرد

و آن حضرت علیه السلام مهرش را از مال خود مرحمت فرمود.

**********************

پس از اتمام و فیصله قضیه، عمر گفت: یا اباالحسن! قصه حضرت دانیال را برای ما بیان فرمایید.

امیرالمومنین علیه السلام فرمود:

حضرت دانیال نبی ، کودکی یتیم بود که پیرزنی از بنی اسرائیل عهده دار مخارج و احتیاجات او شده بود.

پادشاه آن وقت دو قاضی مخصوص داشت که آنها دوستی داشتند صالح و درستکار که او نیز نزد پادشاه مراوده می نمود .این مرد صالح زنی داشت زیبا و خوش اندام.

روزی پادشاه برای انجام ماموریتی به مردی امین و درستکار محتاج گردید، قضیه را با آن دو قاضی در میان گذاشت و به آنان گفت: مردی را که شایسته انجام این کار باشد پیدا کنید.

آن دو قاضی همان دوست خود را به شاه معرفی نموده او را به حضورش آوردند.

پادشاه آن مرد را برای انجام آن ماموریت موظف ساخت. آن شخص آماده سفر شد ولی پیوسته سفارش همسر خود را به آن قاضی نموده تا به او رسیدگی کنند.

مرد به سفر رفت و آن دو قاضی به خانه دوست خود رفت و آمد می کردند، و از برخورد زیاد با زن به او دلبسته شده تقاضای خود را با وی در میان گذاشتند ولی با امتناع شدید آن زن مواجه شدند تا اینکه عاقبت به او گفتند: اگر تسلیم نشوی تو را نزد پادشاه رسوا می کنیم تا تو را سنگسار کند.

زن گفت: هر چه می خواهید بکنید.

آن دو قاضی تصمیم خود را عملی نموده ، نزد پادشاه بر زنای او گواهی دادند.

پادشاه از شنیدن این خبر بسی اندوهگین گردید و از آن زن در شگفت شد و به آن دو قاضی گفت: گواهی شما پذیرفته است ولی در این کار شتاب نکنید و پس از سه روز وی را سنگسار نمایید!

در این سه روز منادی به دستور شاه در شهر ندا داد که: ای مردم! برای کشتن آن زن عابده که زنا داده حاضر شوید و آن دو قاضی هم بر آن گواهی داده اند. مردم از شنیدن این خبر حرف ها می زدند، پادشاه به وزیر خود گفت: آیا نمی توانی در این باره چاره بیندیشی؟ گفت: نه تا این که روز سوم، وزیر برای تفریح از خانه بیرون شد، اتفاقا در بین راهش به کودکانی برهنه که سرگرم بازی بودند برخورد نموده به تماشای آنان پرداخت، و دانیال نبی که کودکی خردسال میان آنان با ایشان بازی می کرد، وزیر او را نمی شناخت.

 

دانیال در صورت ظاهر به عنوان بازی های بچه گانه ، ولی در حقیقت برای نمایاندن به وزیر، کودکان را در اطراف خود گرد آورد و به آنان گفت:

من پادشاه و دیگری زن عابده، و آن دو کودک نیز دو قاضی گواه باشند.

و آنگاه مقداری خاک جمع نمود و شمشیری از نی به دست گرفت و به سایر کودکان گفت: دست هر یک از این دو شاهد را بگیرید و در فلان مکان ببرید، و سپس یکی از آن دو را فراخوانده، به او گفت: حقیقت مطلب را بگو وگرنه تو را خواهم کشت. (وزیر این جریانات را مرتب می دید و می شنید).

آن شاهد گفت: گواهی می دهم که آن زن زنا انجام داده است.

دانیال گفت: در چه وقت؟

گفت: در فلان روز.

دانیال گفت: این یکی را دور کنید. و دیگری را بیاورید.

پس او را به جای اولش برگردانده و دیگری را آوردند.

دانیال به او گفت: گواهی تو چیست؟

گفت: گواهی می دهم که آن زن زنا داده است.

در چه وقت؟ در فلان روز.

با چه کسی؟ با فلان پسر

دانیال به او گفت در کجا؟ و او گفت : در فلان جا.

و او برخلاف اولی گواهی داد.

در این وقت دانیال فرمود: الله اکبر! گواهی دروغ دادند.

و آنگاه به یکی از کودکان دستور داد میان مردم ندا دهد که آن دو قاضی به زن پاکدامن تهمت زده اند و اینک برای اعدامشان حاضر شوید.

وزیر، تمام این ماجرا را شاهد و ناظر بود، پس بلادرنگ به نزد پادشاه آمد و آنچه را که دیده بود گفت.

 

پادشاه آن دو قاضی را احضار نموده به همان ترتیب از آنان بازجویی به عمل آورده و گواهیشان مختلف بود، پادشاه فرمان داد بین مردم ندا دهند که آن زن بری و پاکدامن است و آن دو قاضی به وی تهمت زده اند و سپس دستور داد آنان را دار زدند.[1]


پی نوشت ها:

[1] . فروع کافى، کتاب القضاء و الاحکام ، باب النوادر، حدیث 9. تهذیب ، باب الزیادات فى القضایا و الاحکام ، حدیث 59.

 

حضور زنان محجبه فسایی در تظاهرات های علیه رژیم شاه

 

 

مردم فسا همچون سایر مردم شهرهای استان فارس با شرکت گسترده در تظاهرات‌های روزهای قبل از انقلاب، نقش بسزایی در پیروزی انقلاب اسلامی ایفا کردند.

 

ما با که نشینیم که یاران همه رفتند



از بزم طرب باده گساران همه رفتند
ما با که نشینیم که یاران همه رفتند

نه کوه کن دل شده ماند است و نه مجنون
از کوی جنون سلسله داران همه رفتند

ما با که نشینیم که یاران همه رفتند

زین شهر شهیدان تو با جامه گلگون
پاکیزه تر از ابر بهاران همه رفتند

ما با که نشینیم که یاران همه رفتند

چون گرد که از پی هر قافله ماند
ما مانده در این راه و سواران همه رفتند


از دست غمت آیینه داران همه رفتند
اندوه خوران سینه فکاران همه رفتند

ما با که نشینیم که یاران همه رفتند

زان طوطی طبع تو خموش است غزالی
کآینه دلان، نکته گزاران همه رفتند

ما با که نشینیم که یاران همه رفتند

مراسم تحویل سال 1395 در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران

مراسم تحویل سال 1395 با حضور مردم تهران صبح یکشنبه اول فروردین 1395 در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران برگزار شد.












شیخ زکزاکی در اجلاس بین‌المللی زنان و بیداری اسلامی - 1391


خبرگزاری فارس:
اجلاس جهانی زنان و بیداری اسلامی با حضور بیش از 1300 زن فعال در عرصه بیداری اسلامی از 85 کشور جهان در تاریی 1391/4/20 در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد.


این عکس را از آرشیو خبرگزاری فارس در سال 1391 پیدا کردم که در آن شیخ زکزاکی در کنار آیت الله جنتی در اجلاسیه ای با موضوع " زنان و بیداری اسلامی " نشسته اند









منبع : فارس

چرا باید این قدر راحت ، مسائل اسلام را زیر پا بگذارند؟؟


دریافت پوستر بالا ، با کیفیت بیشتر


لباس فرم معلم‌ها در دوران طاغوت ، کت‌های بلند با شلوار بود .

زنگ‌های تفریح کت‌هاشون را در می‌‌آوردند و با بلوز آستین کوتاه وسط حیاط  ،  والیبال بازی می کردند .

مهدی کلاس چهارم بود . با دیدن این صحنه خیلی‌ ناراحت شد .

گفت :" چرا باید این قدر راحت ، مسائل اسلام را زیر پا بگذارند؟؟
مـی‌خـوام ادبـشان کنم . “



جواد دوید جلو و گفت : " می‌خوای چی‌ کار کنی؟
‌ نکنه دردسر بشه !

خندید و گفت :

" نه ، فقط می‌خوام مجبورشون کنم با چادر برند خونه “

مهدی چادر‌های نماز خانه را برداشت . رفت بالای پشت بام . آهسته پرید توی حیات .
کت‌های معلم هارا بدون این که متوجه شوند برداشت و جای آن چادر گذشت .

بعضی‌ معلم‌ها که نمیتوانستند با این وضع ‌‌ جلوی روستائیان از مدرسه بیرون روند مجبور شدند
چادرها  را  سر کنند و به خانه روند .

شهید مهدی کازرونی



تجمع دانشجویان در اعتراض به اعدام شیخ نمر مقابل سفارت عربستان

دانشجویان بسیجی دانشگاه‌ های تهران در اعتراض به اعدام رهبر شیعیان عربستان به دست رژیم آل سعود،بعد از ظهر یکشنبه 13 دی ماه 1394 در خیابان های اطراف سفارت عربستان سعودی در تهران تجمع کردند.
 
دانشجویان بسیجی دانشگاه‌ های تهران در اعتراض به اعدام رهبر شیعیان عربستان به دست رژیم آل سعود،بعد از ظهر یکشنبه 13 دی ماه 1394 در خیابان های اطراف سفارت عربستان سعودی در تهران تجمع کردند.
 
 
 
دانشجویان بسیجی دانشگاه‌ های تهران در اعتراض به اعدام رهبر شیعیان عربستان به دست رژیم آل سعود،بعد از ظهر یکشنبه 13 دی ماه 1394 در خیابان های اطراف سفارت عربستان سعودی در تهران تجمع کردند.
 
 
 
دانشجویان بسیجی دانشگاه‌ های تهران در اعتراض به اعدام رهبر شیعیان عربستان به دست رژیم آل سعود،بعد از ظهر یکشنبه 13 دی ماه 1394 در خیابان های اطراف سفارت عربستان سعودی در تهران تجمع کردند.
 
 

برچسب‌ها: تجمع دانشجویان در اعتراض به اعدام شیخ نمر مقابل سف , اعتراض به اعدام شیخ نمر

شیخ نمر در قلب ما جا دارد

شیخ نمر علاوه بر فعالیت‌های مذهبی مانند خطبه‌سرایی و آموزش و ترویج آموزه‌های اسلامی بر اساس اصول شیعی، اهتمام ویژه و مداومی به حقوق سیاسی و حقوق بشر داشته و جسارت وی میان تمامی فعالان و مخالفان داخلی رژیم آل‌سعود بی‌نظیر است.

حجاب و شیخ نمر