زینت زن=حفظ حجاب

زینت زن = حفظ حجاب

زینت زن=حفظ حجاب

زینت زن = حفظ حجاب

چقدر زیبا بود اگر....

    شب نیمه شعبان بود، رفتم بگویم خانم حجابتو درست کن دیدم برگشت و گفت: آقا بفرما شیرینی و دعا کن امام زمان هم زودتر ظهور کند تا چشممان به جمال نازنینش بیفتد.      با خودم گفتم ای کاش بجای پخش شیرینی در این شب عزیز با خودمان عهد می کردیم بیاییم شیرینی امشب را به خود آقا بدهیم و دیگه بی حجاب از خونه بیرون نیاییم.      چقدر زیبا بود اگر....


شب نیمه شعبان بود، رفتم بگویم خانم حجابتو درست کن دیدم برگشت و گفت: آقا بفرما شیرینی و دعا کن امام زمان هم زودتر ظهور کند تا چشممان به جمال نازنینش بیفتد.


با خودم گفتم ای کاش بجای پخش شیرینی در این شب عزیز با خودمان عهد می کردیم بیاییم شیرینی امشب را به خود آقا بدهیم و دیگه بی حجاب از خونه بیرون نیاییم.


چقدر زیبا بود اگر....



دشمن مــی خواهد چـــادر از سر زنانِ حسینی بردارد


جنـگ بر روی چــادر  آغازش کربــلا بود  دشمن مــی خواهد  چـــادر از سر  زنانِ حسینی بردارد...  اولین هسته مقاومت تشکیل می شود  به فـــرماندهی  زینـب



جنـگ بر روی چــادر

آغازش کربــلا بود

دشمن مــی خواهد

چـــادر از سر

زنانِ حسینی بردارد...

اولین هسته مقاومت تشکیل می شود

به فـــرماندهی

زینـب

تو چه با غیرت ، نگران چادر مادرت بودی


رضایت نامه را گذاشت جلوی مادرش. چه امضا بکنی ،چه امضا نکنی ، من میرم!  اما اگر امضا نکنی من خیالم راحت نیست.  شاید هم جنازه ام پیدا نشه!   در دل مادر آشوبی به پا شد.  رضایت نامه را امضا کرد.   پسر از شدت شوق سر به سر مادرش میگذاشت.  جنازه ام را که آوردند ، یه وقت خودت را گم نکنی .   بیهوش نشی هااا  چادرت را هم محکم بگیر!  تو چه با غیرت نگران چادر مادرت بودی  و برخی مردان شهر من چه راحت تر خودشان چادر از سر زنانشان برداشتند.  من از گفتن شرمنده ام ، شرم دارم!!! ...


رضایت نامه را گذاشت جلوی مادرش.



چه امضا بکنی ،چه امضا نکنی ، من میرم!



اما اگر امضا نکنی من خیالم راحت نیست.



شاید هم جنازه ام پیدا نشه!


در دل مادر آشوبی به پا شد.



رضایت نامه را امضا کرد. 


پسر از شدت شوق سر به سر مادرش میگذاشت.


جنازه ام را که آوردند ، یه وقت خودت را گم نکنی .


بیهوش نشی هااا



چادرت را هم محکم بگیر!



تو چه با غیرت نگران چادر مادرت بودی




و برخی مردان شهر من چه راحت تر خودشان چادر از سر زنانشان برداشتند.



من از گفتن شرمنده ام ، شرم دارم!!! ...






حیا یعنی : وقتی راه میری طوری نری که نگاه ها به طرفت برگرده


پوستر حجاب چادر


حیا یعنی وقتی استادت حرف میزنه و نگاهش زیاد توی چهره ات میمونه شرم کنی کنی .


حیا یعنی وقتی با یه همکلاسی پسر حرف میزنی ادای بچه مومن در نیاری که نگاهتو 180 درج بچرخونی بلکه: خودت، ازدرونت مانعی داشته باشی که شرم کنه به یه نامحرم نگاه کنه.


حیا یعنی : خودت یه خط قرمز داشته باشی دورت و توی ذهنت نسبت به محرمات الهی.

وقتی راه میری طوری نری که نگاه ها به طرفت برگرده

وقتی توی خیابون میخندی حواست به اطرافت باشه حتی به اینکه لبخندت اغواگر نباشه( همون لبخندی که همه ما دخترها داریم و خودمون هم میدونین چه اثری داره در دیگران)


حیا یعنی وقتی لباس میپوشی شرم کنی که بدنت بزنه بیرون و مواظب طرز پوشیدنت باشی

حیا یعنی وقتی از جلوی جمع پسرها رد میشی نگرانی که مبادا از پشت سر هم نگاهشون دنبالت کنه و خودتو جمع میکنی و قدمهاتو مراقبت میکنی


حیا یعنی بدون آقا بالاسر مواظب خوت باشی


حیا یعنی وقتی یه عکس بد یا فیلم بد میبینی حتی اگه کسی نبینتت خودت شرم کنی که ادامه بدی.

حیا یعنی واسه خودت کرامت و حرمت قائل باشی


حیا یعنی وقتی میبینی به خاطر ظرافت صدات بقیه برمیگردن و نگاه میکنن صدا در گلوت خفه بشه ونگران بشی مبادا با صدات روی کسی اثر بد بذاری و حرف زدنت رو محدود کنی

حیا یعنی به نظر امل بیای اما توی جمعی که دخترا و پسرا دارن با هم حرف میزنن و کرکر میخندن و لودگی میکنن وارد نشی.

حیا یعنی وقتی وارد محیطی شدی که دونفر با هم مشغولن وارد شدی تو سرخ بشی و نه اونها

حیا یعنی آزرم، شرم به جا

حیا یعنی جلوی کسی که دوستش داری بیشتر مواظب رفتارت باشی و نه کمتر!


حیا یعنی خدا رو هر لحظه ناظر و حاضر بدونی.


حیا یعنی وقتی بی حیایی کردی از شرم همه وجودت هنگ کنه.




به همت نویسنده ی وبلاگ : پرواز دل





برچسب ها : حیا, نگاه, دختر با حجاب, دختر محجبه و چادری, حیا یعنی


موضوع : قطعات ادبی و اشعار حجاب ,

از هر دست بدی از همون دست پس میگیری

کره های گرد



مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست می کرد و او آنرا به تنها بقالى روستا مى فروخت.

آن زن روستایی کره ها را به صورت قالب های گرد یک کیلویى در می آورد و همسرش در ازای فروش آنها، مایحتاج خانه را از همان بقالی مى خرید.

روزى مرد بقال به وزن کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، دید که اندازه همه کره ها ۹۰۰ گرم است.


او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: «دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره ها را به عنوان یک کیلویی به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.»


مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: «راستش ما ترازویی نداریم که کره ها را وزن کنیم. ولی یک کیلو شکر قبلا از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار دادیم.»

یقین داشته باش که به مقیاس خودت برای تو اندازه مى گیریم.








به همت نویسنده وبلاگ : شهید راه حق



وصیت های شهدا در مورد حجاب


«و تو ای خواهر دینی ام: چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبنده تر است.»

(شهید عبدالله محمودی)



«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شمایید که دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان می کشید.» «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را می بینی و دشمن تو را نمی بیند.»

(سردار شهید رحیم آنجفی)



«حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست.»

(شهید محمد کریم غفرانی)



«خواهرم: از بی حجابی است اگر عمر گل کم است نهفته باش و همیشه گل باش.» (شهید حمید رضا نظام)



«از تمامی خواهرانم می خواهم که حجاب این لباس رزم را حافظ باشند.»

(شهید سید محمد تقی میرغفوریان)



«خواهرم: هم چون زینب باش و در سنگر حجابت به اسلام خدمت کن.»

(طلبه شهید محمد جواد نوبختی )



«یک دختر نجیب باید باحجاب باشد.»

(شهید صادق مهدی پور)



«خواهرم: حجاب تو مشت محکمی بر دهان منافقین و دشمنان اسلام می زند.»

(شهید بهرام یادگاری)



«تو ای خواهرم... حجاب تو کوبنده تر از خون سرخ من است.»

(شهیدابوالفضل سنگ تراشان)



«به پهلوی شکسته فاطمه زهرا(س) قسمتان می دهم که، حجاب را حجاب را، حجاب را، رعایت کنید.»

(شهید حمید رستمی)



«خواهر مسلمان: حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادرمسلمان:بی اعتنایی شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد.» (شهید علی اصغر پور فرح آبادی)



«شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوی معنویت و صفا می کشاند.»

(شهید علی رضائیان)



«از خواهران گرامی خواهشمندم که حجاب خود را حفظ کنند، زیرا که حجاب خون بهای شهیدان است.»

(شهید علی روحی نجفی)


«مادرم... من با حجاب و عزت نفس و فداکاری شما رشد پیدا کردم.»

(شهید غلامرضا عسگری)


«ای خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهی چادر تو می ترسد تاسرخی خون من.» (شهید محمد حسن جعفرزاده)



«خواهرم: زینب گونه حجابت را که کوبنده تر از خون من است حفظ کن.»

(شهید محمد علی فرزانه)



« خواهران ما در حالی که چادر خود را محکم برگرفته اند و خود راهم چون فاطمه و زینب حفظ می کنند... هدف دار در جامعه حاضرشده اند.»

(رییس جمهور شهید محمد علی رجایی)



شما چه پنهان ، چادرم هم گیر هست


نمی دانم دست یا پا؛


ولی می گفت گیر است


شاید هم هر دو را می گفت


حالا ماندم کدامشان گیرتر بود؟


آن چیزی که پایش بود یا این چیزی که سرم بود؟


به هرحال احساس میکردم که پای او بیشتر گیر است تا پا و دست من


البته از شما چه پنهان ، چادرم هم گیر هست



چشم های هرزه در تار و پودش گیر می کند



کاش دنیا برعکس بود ، آدما غربی نمی شدند؛



غربی ها آدم می شدند . . .




غربت زهرا (س) را در کوچه های مدینه،  صبر زینب (س) را درکربلا ،  شیدایی رقیه را در خرابه ی شام  تمام شیعه و مظلومیت آن را می توان دید  و تو نیز به خود ببال که عالمیان تو را در این لباس رزم و مبارزه درانتظار و قیام مهدی (عج) نظاره گر خواهند بود.پوستر چادر اسلامی چادر سیاه دختر زن محجبه روسری حجاب در ایران




به همت نویسنده وبلاگ : چشمان آفتاب