اسمش شد مـــــــــــد!!!
شلوار لــــــی را برایمان فرستادند ، اول زیاد هم بــــد نبود،
بعد شد آفـــــــــت غیرت و حیا
پسرانه اش از بالا کوتاه شـــد و دخترانه اش از پایین
چادر شــد مانتو های بلند،مانتو ها ذره ذره آب رفت،
حالا دیگر باید آن را بلــــــــــوز
نامید،چادر چادری ها هم کم کم تبدیل به شنــــــل شده،
یا آنقــــــدر نازک که
بودنش طعنه ایست به نبودنش
حالا که دیگر شلـــــوار جایش را به ساپـــورت داده،
روسری ها هم که از عقب و جلو آب رفته!
مانده ام فردا فرزندان این نســــــل هنوز هم
مـــــــــــــــــادر
را اسوه پاکی و
پــــــــــــــــــــدر
را مظهر مردانگی میدانند؟!!!
نمی دانم دست یا پا؛
ولی می گفت گیر است
شاید هم هر دو را می گفت
حالا ماندم کدامشان گیرتر بود؟
آن چیزی که پایش بود یا این چیزی که سرم بود؟
به هرحال احساس میکردم که پای او بیشتر گیر است تا پا و دست من
البته از شما چه پنهان ، چادرم هم گیر هست
چشم های هرزه در تار و پودش گیر می کند
کاش دنیا برعکس بود ، آدما غربی نمی شدند؛
غربی ها آدم می شدند . . .